بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره شناخت از عمان سامانی در تاریخ 15 مهرماه 1371 در جمع مردم استان چهارمحال و بختیاری
میرزا نورالله عمان سامانی مشهور به تاج الشعرا در 20 اسفند 1258هجری قمری در سامان به دنیا آمد.عمان سامانی تحصیلات ابتدائی را در مکتب خانه های محلی فرا گرفت و بعد به اصفهان عزیمت و در مدرسه « نیماورد » و «صدر» وارد وسالها در خدمت آخوند کاشی مشغول کسب علم بوده ودر اواخر عمر به سامان مراجعه و آثار ارزنده ای از خود به یادگار گذارد
از جمله آثار عمان :گنجینه الاسرار- مخزنالدرر- قصاید وغزلیات و معراج نامه است.
این شاعر گرانقدر در سن 64 سالگی در 1 مهر 1320 هجری ، قمری از دنیا رحلت و جنازه او در سامان بصورت امانت دفن و بعد از چند سال به شهر مقدس نجف اشرف انتقال یافت. عمان را باید اولین شاعری نام برد که اشعار کربلائی را از قالب سوگ خارج ودر قالب حماسی آمیخته به عشق و روشنگری ارائه نمود.
کیست این پنهان مرا در جان و تن کز زبان من همی گوید سخن؟
این که گوید از لب من راز کیست
بنگرید این صاحب آواز کیست
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارمحال و بختیاری از تهیه و تولید فیلم زندگینامه عمان سامانی در استان خبر داد.
داریوش رضوانی در گفت و گو با خبرنگارخبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)-منطقه چهارمحال و بختیاری- از حمایت ویژه استانداری استان و معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی کشور از صنعت سینمای استان خبر داد و افزود: براساس توافقاتی که در راستای حمایت از هنر فیلمسازی استان انجام گرفته، هر فیلمی که در استان تولید شود، نیمی از هزینه آن را استانداری و نیمی دیگر از آن را معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقبل می کند.
وی بر ضرورت توجه به صنعت فیلمسازی استان تاکید و تصریح کرد: سینما به عنوان ابزار راهبردی، هنری متعالی و رسانهای نافذ و تأثیرگذار در دنیای معاصر، معرف تاریخ، فرهنگ، تمدن و هویت ایران اسلامی و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب کلید پیشرفت و توسعه است.
رضوانی با بیان اینکه بیشک فیلم و سینما دربازتابش این فرهنگ و هنر متعالی در جهان میتواند نقش کارآمد و مهمی داشته باشد تصریح کرد: سینماگران جوان استان ضمن خلاقیت و صداقت و باتکیه بر هویت و واقعیت، فرهنگ و چشماندازهای استان را با پشتوانه باورهای مذهبی و ملی به تصویر بکشند و با بهرهمندی از برکات سی و دو سال انقلاب اسلامی به تولید آثار فاخر همت گمارند.
عمان سامانی در کتاب «گنجینه الاسرار» خود با نگاهی حماسی ـ عرفانی به واقعه عاشورا سعی کرده تصاویری زیبا و دلنواز از صحنههای خونین جنگ 72 نفر عاشقی که برای رسیدن به مقام قرب الهی از همه هستی خویش دست شسته و در رکاب سید و سالار شهدا پا به میدان نبردی نابرابر گذاشتهاند خلق کند. در این مثنوی عظیم صحنههای نبرد یاران عاشق اباعبدالله با سپاه جهل و تاریکی آنقدر زیباست که خواننده را شیفته این عشق و دلدادگی میکند. سر خوشم آن شهریار مهوشان کی به مقتل پا نهد دامن کشان عاشقان خویش بیند سرخرو خون روان از جسمشان مانند جو غرق خون افتاده بر بالای خاک سوده بر خاک مذلت روی پاک جان به کف برگرفته از بهر نیاز چشمشان بر اشتیاق دوست باز
کتاب «سلوک خونین» تدوین شده توسط نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و با مقدمه دکتر سیدیحیی یثربی و شرح دکتر ابراهیم کلانتری، از سوی دفتر نشر معارف تجدید چاپ شد. این اثر که هفتمین دفتر از مجموعه آثار عرفانی موسوم به «سیر و سلوک پاکان» است، شرحی فشرده بر گنجینةالاسرار عمان سامانی به حساب میآید.
به گزارش ایبنا، حادثه عاشورای حسینی، از حادثههای بزرگ متعلق به انسانیت و انسانهاست. شاید آنچه تاکنون در این باره گفتهاند، اندکی باشد از بسیار. اگر سرنوشت انسان را دست تکوین، به تشریع اسلامی محمدی(ص) گره زده است؛ سرنوشت این تشریع جاودانه هم با ولایت علوی(ع) پیوند ناگسستنی دارد. چنانکه هجرت نبوی(ص) از مکه به مدینه، تنها راه غلبه توحید بر شرک بود، هجرت حسینی(ع) هم از مدینه به مکه و سپس کربلا، تنها راه ظهور و استمرار این ولایت بود.
درباره این حادثه بزرگ، از جهات مختلف سخن گفتهاند، اما به نظر میرسد که تاکنون بیشتر به جنبه عاطفی و حماسی جریان عاشورا توجه شده و بسیاری از اسرار بنیادی این قیام و شهادت، همچنان نیازمند تامل و دقت است که بیتردید، از دید انسانهای آگاه پنهان نخواهد ماند؛ گرچه شاید به این زودی هم امکان رسیدن به همه نکات عاشورا فراهم نیاید.
یکی از جهات متنوع این حادثه، جهت عرفانی آن است که گرچه بزرگان صاحبدل در این باره نکاتی گفته و نوشتهاند؛ اما جلوه عرفانی شهادت در عاشورا بسی بیشتر و برتر از این گفتهها و نوشتههاست. در این میان یکی از جالبترین آثار درباره عرفان عاشورا، مثنوی «گنجینةالاسرار» عمان سامانی است. در این مثنوی نسبتا کوتاه، نکتههای ظریفی از عشق و عرفان با بیانی هنرمندانه و گرم طرح شده است.
درباره واقعه غمبار کربلا و شهادت مظلومانه سرور شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین(ع) و یاران باوفایش، کتابها، مجموعهها و مقالههای بسیار با خامه تاریخنگاران و اندیشمندان دینپژوه به رشته تحریر درآمده است، لیکن رویکرد عرفانی به این حادثه و طرح آن در قالبی شاعرانه و نمایش صحنههای خونین ایثار و عشق، بازی صادقانه و پرواز به «مقام فناء»، که نهایت سیر سالک الیالله است، در نوع خود ماندگارترین شاهکاری است که میتوان در این عرصه سراغ گرفت.
مثنوی «گنجینةالاسرار» شاهکاری از این دست است که از نفس پرسوز و گذار سراینده آن، «عمان سامانی» برآمده و دردناکترین مصیبت تاریخ اسلام را با رویکرد عارفانه و زبان تمثیلی و رمزگونه و خلق صحنههای پرشور به تصویر کشیده است. ماجرای کربلا تراژدی سهمگینی است که همه صحنههای آن لبریز از احساس و عاطفه و ایثار و عشق است و این خود کافی است تا یک حادث را در بستر تاریخ ماندگار نماید، اما هرگاه چنین ماجرایی در منظر تیزبین و لطیف عارف قرار گیرد و بر مفاهیم بلند عرفانی منطبق گردد و با زبان رمز و تمثیل و بهرهگیری از قوت و قدرت تصاویر شاعرانه، عرضه شود، زوایای تازهای از آن آشکار میشود و با اوج و عظمتی بیش از پیش به دست ابدیت سپرده میشود.
این در حقیقت همان چیزی است که «گنجینةالاسرار» به زیبایی از عهده آن برآمده و در همان حال که به مرثیهسرایی برای شهیدان کربلا پرداخته، آن واقعه را بر مفاهیم بلند عرفانی تطبیق و آن را در قالب هشتصد و سی بیت مثنوی عرضه کرده است و همین امتزاج رثا و عرفان و هنر است که این اثر را در زمره شاهکارهای این عرصه قرار داده است.
شاهکارهای ادب فارسی در بیان مصیبت شاه شهیدان(ع) بسیار است. شاعران بزرگی چون محتشم کاشانی (متوفای 996 هجری قمری) با ترکیببند معروف خود، وحشی بافقی (متوفای 991 هجری قمری)، عاشق اصفهانی (متوفای 1181 هجری قمری) و ادیبالممالک فراهانی (متوفای 1336 هجری قمری) هرکدام با مرثیهسرایی و خلق آثار ماندگار، در این عرصه درخشیدهاند؛ «اما در میان مرثیهسرایان، شعر دو شاعر جلوهای خاص دارند، یکی «صفی علیشاه» و دیگر «عمان سامانی»، وجه تمایز این دو نیز در جنبههای عرفانی و عشق الهی بخشیدن به واقعه کربلاست.
استاد جلالالدین همایی(ره)، «گنجینةالاسرار» را از آثار زبده فارسی شمرده و در این باره چنین گفته است: «... از جمله آثار زبده و منتخب مرثیه فارسی منظومههای مثنوی زبدةالاسرار صفی علیشاه و گنجینةالاسرار عمان سامانی است که انصافا هر دو بسیار خوب ساختهاند».
استاد مرتضی مطهری(ره) نیز درباره شعر عمان چنین میگوید:
«برداشت عمان سامانی یا صفی علیشاه از این نهضت، برداشتهای عرفانی، عشق الهی، محبت الهی و پاکبازی در راه حق است که اساسیترین جنبههای قیام حسینی جنبه پاکبازی او در راه حق است»
مثنوی «گنجینةالاسرار» گرچه متعلق به دوره متاخر شعر فارسی است، یعنی دوره افول شعر فارسی و کسادی بازار نوآوری و حس و حالهای اصیل و تاثیر گذار؛ اما احاطه عمان بر صنایع لفظی و معنوی شعر فارسی و وسعت آگاهی او در ادبیات عرب و آشنایی با آثار شاعران پارسی و عرب از یکسو و شیدایی و عاشقی و سوز و گذار عرفانی او از دیگر سوی سبب شده است تا این اثر در عصر خود به نیکی بدرخشد و در ردیف ماندگارترین و تاثیرگذارترین شاهکارهای ادب فارسی قرار گیرد.
چاپ دوم کتاب «سلوک خونین» در شمارگان 5000 نسخه، 216 صفحه و بهای 22000 ریال راهی بازار نشر شد.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد چهارمحال و بختیاری گفت: گرامیداشت 20 اسفند روز ولادت شاعر عاشورایی "عمان سامانی" نیازمند برنامه ریزی و همکاری بیشتر دستگاهها است. |
باده زنم، روزگار اگر بگذارد گردش چشم نگار اگر بگذارد
پای به سال به اختیار گذارم گریۀ بیاختیار اگر بگذارد
دست بر آن زلف بیقرار برآرم عشق تو، بر من قرار اگر بگذارد
من دگر از خانه راه دشت نگیرم جنبش باد بهار اگر بگذارد
از بر تیرم گریختن بود آسان غمزۀ آن شهسوار اگر بگذارد
بانگ مؤذّن مرا کشد سوی مسجد نالۀ جانسوز تار اگر بگذارد
پای دل از حلقۀ جنون به در آرم سلسلۀ زلف یار اگر بگذارد
توبه کند پیش پیر صومعه دهقان مغبچۀ میگسار اگر بگذارد
در میان تمام شعرایی که درمورد واقعه ی عاشورا شعر سروده اند، موقعیت عمان سامانی، شاعر عصر قاجار، موقعیت ویژه ای است. در حالی که اغلب شعرا با نگاهی سوگوارانه و گاه حماسی به عاشورا پرداخته اند، وی با نگاه عرفانی خود این واقعه را به نظم درآورده است. در این کتاب گویی حسین و یارانش برای رسیدن به کمال باید مسیر مدینه تا کربلا را چون هفت شهر عشق در وادی طریقت منطق الطیر عطار بپیمایند.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم، در حالی که محتشم کاشانی در شعر معروف «باز این چه شورش است» در گزارش کردن شاعرانه ی روز عاشورا تلاش کرده است، عمان تلاشش بر تفسیر عرفانی حرکت عاشورا و آن چه چشم ظاهر نمی بیند، متمرکز بوده است. شاید به همین دلیل باشد که هر چقدر شعر محتشم در میان توده ی مردم محبوبیت دارد، مثنوی عمان مقبول طبع خواص بوده است.
در مثنوی گنجینه اسرار عمان، هر چه هست شادی و سرخوشی است و هیچ خبری از غم و مصیبت رایج در اشعار عاشورایی نیست. چرا که در شعر او حسین و یارانش به دیدار یار می روند و هر وداعی نوید بخش وصالی دیگر است.
قسمتهایی از این مثنوی را که به رخصت طلبیدن علی اکبر از پدر برای جنگ و وداع حسین ابن علی با فرزندش اختصاص دارد بخوانید.
تا که اکبر با رخ افروخته
خرمن آزادگان را سوخته
ماه رویش کرده از غیرت عرق
همچو شبنم صبحدم بر گل ورق
بر رخ افشان کرده زلف پر گره
لاله را پوشیده از سنبل زره
نرگس سرمست در غارتگری
سوده مشک تر به گلبرگ تری
آمد و افتاد از ره باشتاب
همچو طفل اشک، در دامان باب
«کای پدر جان، همرهان بستند بار
مانده بار افتاده اندر رهگذار
از سپهرم غایت دلتنگی است
کاسب اکبر را چه وقت لنگی است
دیر شد هنگام رفتن ای پدر
رخصتی گر هست باری زودتر»
***
در جواب از تنگ شکر، قند ریخت
شکر از لبهای شکر خند ریخت
گفت: «کای فرزند، مقبل آمدی
آفت جان، رهزن دل آمدی
کرده ای از حق تجلی ای پسر
زین تجلی فتنه ها داری به سر
راست بهر فتنه قامت کرده ای
وه کز این قامت قیامت کرده ای
نرگست با لاله در طنازی است
سنبلت با ارغوان در بازی است
از رخت مست غرورم می کنی
از مراد خویش دورم می کنی
گه دلم پیش تو گاهی پیش او است
رو که در یک دل نمی گنجد دو دوست
بیش از این بابا دلم را خون مکن
زاده ی لیلا مرا مجنون مکن
پشت پا بر ساغر حالم مزن
نیش بر دل، سنگ بر بالم مزن
خاک غم بر فرق بخت دل مریز
بس نمک بر لخت لخت دل مریز
همچو چشم خود به قلب دل متاز
همچو زلف خود پریشانم مساز
حایل ره، مانع مقصد مشو
بر سر راه محبت سد مشو
لن تنالوا البر حتی تنفقوا*
بعد از آن، مما تحبون گوید او
نیست اندر بزم آن والا نگار
از تو بهتر گوهری بهر نثار
هرچه غیر از او است، سد راه من
آن بت است و غیرت من بت شکن
جان رهین و دل اسیر چهر تو است
مانع راه محبت مهر تو است
آن حجاب از پیش چون دور افکنی
من تو هستم در حقیقت تو منی
چون تو را او خواهد از من رو نما
رو نما شو، جانب او رو نما»
به گزارش روابطعمومی سازمان تبلیغات اسلامی استان چهارمحال و بختیاری: سنگ مزبور که در ورودی حرم مطهر و مشرف به بین الحرمین نصب می شود روز تاسوعا از شهرها و روستاهای مختلفی چون سامان، چم زین، چلیوان، شوراب صغیر و چم چنگ عبور کرد و در عصر عاشورا میهمان مردم رضوانشهر استان اصفهان بود و طی سفری 40 روزه بعد از عبور از شهرهای مختلف کشور به سمت کربلا انتقال پیدا می کند.
استقبال از این سنگ یادبود در نوع خود بی نظیر و تکرار ناشدنی بود و مردم روستاها و شهرهای مزبور بدین واسطه نذورات و کمکهای مالی خود را جهت بازسازی عتبات عالیات به مسئولین ستاد اهداء کردند.
بنابراین گزارش: صنف سنگبران شهر رضوانشهر نیز به دنبال عزیمت این سنگ یادبود به شهر رضوانشهر اصفهان، مقدار هزار متر مربع سنگ از نوع مرمریت جهت بازسازی سنگ فرش های قسمت های دیگر حرم مطهر حضرت ابالفضل العباس(ع) را تقبل نموده اند که به زودی این مقدار سنگ طی برنامه ویژه ای به کربلا منتقل و نصب می شود.
لازم به ذکر است بر روی این سنگ به سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی زیارت حضرت ابالفضل(ع) و اشعار عمان سامانی با خط نستعلیق حک شده است.
میرزا ابو الفتح خان دهقان سامانی، ملقّب به «سیف الشعراء»و متخلّص به«دهقان» متولد سامان از توابع شهرستان شهرکرد در استان چهار مخال و بختیاری است.دهقان یکی از شاعران بنام ایران در دوره قاجاریه است. پدرش«باباخان»،از رؤسا و بزرگ زادگان سامان بود.مادرش نیز«خورشید» یا«خورشید جهان»نام داشته است.
از معروفترین آثار دهقان، میتوان به دیوان اشعار او اشاره کرد که به«شکرستان»معروف است
درباره تاریخ فوت و تاریخ تولد دهقان نظرات مختلفی گفته شده به گونهای که درباره تاریخ فوت از 1240 تا 1267 قمری یعنی چیزی در حدود 27 سال را گفته اند. حتی از تاریخهایی که از لابهلای اشعار خود او به دست میآید نیز به یقین نمیتوان تاریخ تولد او را مشخص کرد.با این حال، حدس زده می شود که در خلال سال های 1260 تا 1265 قمری به دنیا آمده باشد.
سم الله الرحمن الرحیم گرچه سخن از مرثیه سرایی ، در گوی چون عمان، با قلم شکسته و خشکیده چون منی حقیر و نالایق در شان و منزلت آن بزرگ نیست، اما، چه کنم که یاد جلالت او با دل جسارت من چنان کرده که برآن شدم تا در وصف او چند کلمه ای بنویسم، گرچه اندیشه را، راهی نیست تا مقام بلند او را بنمایاند چرا که سخن از عشق فراتر از اندیشه است ، اما باشد تا این حبه در دهان مور تحفه ای باشد مقبول، به بارگاه سرور شهیدان کربلا علیه آلاف التحیه و الثنا، چرا که عمان سامانى نبود، حسینى بود. میرزا نور الله عمان سامانی ملقب به تاج الشعرا از شاعران صاحب نام و پر آوازه سالهای 1258 تا 1322 قمری است ، نیاکان او همه از درر سرایان، پارسی گوی و آذری سرای اعصار خود بوده اند، پدرش مرحوم میرزا عبدلله متخلص به ذره مولف کتاب جامع الانساب و جدش میرزا عبدالواهاب سامانی متخلص به قطره و عمویش میرزا لطف لله متخلص به دریا همگی از شاعران عهد ناصری بوده که در دانش های دیگر هم دستی داشته اند اما آوازده هیچیک از آنان چون عمان نمی باشد. در بعضی از گعده های دوستانه که هر از گاهی چند اشعار و سروده های عمان گوش را نوازش می داد آنکه مد نظر بود لطافت و حسن و دلنوازی سروده های او بود که مورد تحسین آشنا و ناآشنا می گردید چرا که جمالی در کمال اشعارش هویدا بود که گاه و بیگاه ناخواسته زبان به زمزمه اشعارش گشوده می شد. جالب است بدانید در محفلی که به یاد او در سالهای سال قبل توسط انجمن دوستداران ادب شکل یافته بود، مقرر شد لقب تاج الشعرای عمان را به بهترین سراینده محفل بدهند سروده ها را آوردند، داوران به داوری نشستند و همگی متفق علیه سروده ای را برگزیدند و لاجرم دیدند سروده برتر سروده کسی نیست جز محیط سامانی فرزند عمان تولد یافته به سال 1290 قمری و درگذشته سنه 1355. نقل است که جنازه عمان را در مسجد جامع سامان به خاک سپردند و بعدها به نجف اشرف و غری شریف به دار الاسلام انتقال دادند. اما سامان مرکز بخش لار یکی از چهار محال بختیاری است که سه محل دیگر عبارتند از کیار و گندمان و میزدج این چهار محل سابقا جزء استان دهم(اصفهان) بوده، اما بعدا به عنوان استانی مستقل به مرکزیت شهرکرد در آمده است و خوب است بدانید اهالی سامان به لهجه آذری هم سخن می گویند علی هذا شاعران آن دیار به لهجه آذری هم شعر می سرایند. اما گنچینه الاسرا شاه کار نامه عمان: آورده اند که مرحوم صغیر اصفهانی چون به دیوان عمان نظاره کرد و در اشعار او خوب نگریست، مانع آن شد تا آن دیوان به زیور طبع آراسته شود چرا که بیم آن داشت که چاپ آن اثر از شان والای ادبی او در گنجینه الاسرار بکاهد و این نمایانگر این حقیقت است که عمان در سرودن گنجینه الاسرار از عنایات حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام بهره مند بوده است و به روایت استاد محمد علی مجاهدی دیوان خطی او در خانواده محترم ثقفی اصفهانی نگهداری می شود و همچنین اشعار و سروده های متفاوتی از او در این سو و آن سو کتابت شده که نه در گنجینه الاسرار است و نه در دیوان شعر او چون قصیده انجمنیه و قصیده لامیه در مدح مولی الموالی علی عالی سلام الله علیه که در زمان خود زبانزد مردمان بوده است.
ادامه مطلب ...مرتضی تبیان دارای تحصیلات دانشگاهی و حوزوی , محقق و
دانشمند علوم ادبی و دینی همچنین مدرس زبان و ادبیات فارسی و عربی , یکی از
شعرای معاصر سامان می باشند که متأسفانه همواره گردآوری و نشر آثار خود را
در پس فعالیت های مختلف خود به زمان مقتضی واگذار نموده و تا کنون اشعار و
نوشته هایشان مجال نشر و چاپ را پیدا ننموده است .
دیدی که دمی دل نشد از غصه رها | وافسرد بنفشه مرغواشد مروا |
لب خشک شد از تشنگی و آب ندید | تب سوخت سراپای وجودم یکجا |
آسوده مبین کسی دراین دیر خراب | خسران کثیر بینی از شرب شراب |
ندهد به تو سود کشته بدکاران | درد عطشت کشد ز دیدار سراب |
خواننده : سید حسام الدین سراج
آهنگساز : سید محمد میر زمانی
اشعار : گنجینه اسرار عمان سامانی
ضبط موسیقی : استودیو مرکز موسیقی حوزه هنر
صدابرداران : حسن عسکری / مهدی اردستانی
میکس کامپیوتری : علیزاده
خط معلی : استاد حمید عجمی
گرافیک : مرجان کشانی
خوشنویس : سعید نقاشیان
منتشر : استودیو مرکز موسیقی حوزه هنر
تولید و انتشار نوار :1381/1384
انتشار لوح فشرده : ۱۳۸۴
از اینجا بشنوید
گنجینة الاسرار یا گنجینهالاسرار یا گنجینهٔ اسرار معروفترین اثر عمان سامانی از شاعران معروف شهر سامان استان چهارمحال و بختیاری است. او آثاری دیگر از جمله مخزن الدرر دارد. او را بنا به وصیتش در شهر نجف به خاک سپردهاند.
گنجینةالاسرار اینگونه آغاز میشود :
کیست این پنهان مرا در جان و تن | کز زبان من همیگوید سخن | |
این که گوید از لب من راز کیست | بنگرید این صاحب آواز کیست | |
در من اینسان خودنمایی میکند | ادعای آشنایی میکند |
از نظر عمان سامانی مسیر مدینه تا کربلا هفت شهرعشق است که امام و همراهانش باید وادیهای طریقت را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارند تا به سیمرغ عشق دست یابند. این اصل که زیربنای جهانبینی عرفانی است، خود مبتنی بر حدیث قدسی معروفی است که بر طبق آن خداوند متعال، در پاسخ به سئوال حضرت داود(ع) از علت و انگیزهٔ آفرینش، چنین میفرماید:
عمان سامانی از شاعران معروف شهر سامان استان چهارمحال و بختیاری است. میرزا نور الله «عمان سامانی» ملقب به تاج الشعرا از شاعران صاحب نام و پر آوازه سالهای ۱۲۵۸ تا ۱۳۲۲ قمری است، نیاکان او همه از دری سرایان، پارسی گویان و آذری سرایان اعصار خود بودهاند، پدرش مرحوم میرزا عبدلله متخلص به «ذره» مولف کتاب جامع الانساب و جدش میرزا عبدالواهاب سامانی متخلص به«قطره» و عمویش میرزا لطف لله متخلص به «دریا» همگی از شاعران عهد ناصری بودهاند که در دانشهای دیگر نیز دستی داشتهاند اما آوازه هیچیک از آنان به عمان نمیرسد. مرحوم دهخدا در باره عمان سامانی مینویسد: «میرزا نوراﷲ بن میرزا عبداﷲ بن عبدالوهاب چهارمحالی اصفهانی. ملقب به تاج الشعراء و مشهور به عمان سامانی. وی از اهالی قریه «سامان» است که آن از قرای چهارمحال خاک بختیاری میباشد. وی در سال ۱۲۶۴ هـ.ق. متولد شد و در شب سه شنبه دوازدهم شوال سال ۱۳۲۲ هـ.ق. درگذشت و در وادی السلام نجف دفن شد. او را دیوانی است به نام «گنجینة الاسرار» که در هند و در ایران به چاپ رسیدهاست».
نقل است که جنازه عمان را در مسجد جامع سامان به خاک سپردند و بعدها به نجف اشرف و غری شریف به دار الاسلام انتقال دادند.